کوچولوی ناز من
درباره وبلاگ


سلام دوستان این وبلاگ پسر ماه من حامدجون خودمه که در دوم فروردین سال نودویک به دنیا اومد و زندگیمون رو پر از شیرینی کرد.....

پيوندها
تنهاتر از همیشه............بدون تو نمیشه
دخترک افغان
love
ردیاب جی پی اس ماشین
ارم زوتی z300
جلو پنجره زوتی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دوست دارم و آدرس hamed091.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.










نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 26
بازدید دیروز : 14
بازدید هفته : 136
بازدید ماه : 135
بازدید کل : 30021
تعداد مطالب : 48
تعداد نظرات : 23
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


موضوعات
خاطرات حامد

نويسندگان
مامان نرگس

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
پنج شنبه 21 شهريور 1392برچسب:, :: 22:44 :: نويسنده : مامان نرگس

سلام ناز نازی من این روزا خیلی قشنگ بازی میکنی ،میری یه گوشه میشینیو اجربازیاتو پهن میکنی رو زمین برا خودت چیزای عجیب غریب و قشنگ درست میکنی  در ضمن خیلیم پسر خوب و حرف گوش کنی هم شدی هر چی بهت میگیم میفهمی وسریع انجام میدی  فقط بعضی اوقات اگه جیغ نکشی که ماهترم میشی البته تقصیری هم نداری نمیتونی مارو صدا کنی و فقط با همون هه هه هه  مارو صدا میکنی ،نمیدونی چقدر دارم ثانیه شماری میکنم برای اون روزی که شما منو با اون دهن کوچولو صدا کنی مامان وای خدای من چند وقته دیگه باید صبر کنم تا پسرم منو صدا بزنه.مطمِنم اون روز خیلی خوشحال میشم و برات یه کادو میخرم

 
پنج شنبه 21 شهريور 1392برچسب:, :: 21:51 :: نويسنده : مامان نرگس

تو رو جون من ببین اینجا چقد ناز و خوشگل اومدی مثل این اقا دکتراچه تیریپی برداشتی گل من

اینجا حامد عصبانی شده از بس ازش عکس گرفتم

 
سه شنبه 5 شهريور 1392برچسب:, :: 23:18 :: نويسنده : مامان نرگس

 
سه شنبه 5 شهريور 1392برچسب:, :: 22:34 :: نويسنده : مامان نرگس

 

 

اینجا تو تازه برای اولین بار قدمای کوچیکتو تو خونه گذاشتی و خونه مونو غرق شادی کردی .ببین چه ناز تو تختت خوابیدی.فدات بشم گلکم

 

 
سه شنبه 5 شهريور 1392برچسب:, :: 21:46 :: نويسنده : مامان نرگس

سلام اینم عکس شش ماهگی حامد که بالاخره با کمک مامان ویانا جون تونستم اپلود کنم،از این به بعد همه شو برات میذارم.

 

 
یک شنبه 3 شهريور 1392برچسب:, :: 12:29 :: نويسنده : مامان نرگس

اها یادم رفت ،هرچیم که بهش دستت نرسه بدو میری صندلیتو میاری و قد بلندی میکنی.

در ضمن خاموش روشن کردن لامپا که شده کار هرروزت.

 
یک شنبه 3 شهريور 1392برچسب:, :: 12:3 :: نويسنده : مامان نرگس

یه ماه گذشت وحامد جونم پا به هجده ماهگی گذاشت،فداتشم انقد شلوغکار شدی که نگو ،شب بابایی که از سر کار میاد هی ادا از خودت در میاری برا بابایی توپ میاری که باهاش فوتبال بازی کنی ،خودت که انقدر قشنگ شوت میکنی .

بعضی وقتهاهم که نمیدونم چت میشه همش گریه میکنی و نق میزنی وبه هیچ صراطی هم مستقیم نیستی.

همیشه دوست داری چیزی که میخای رو من برات بگیرم  از بقیه ،میای و دستمو میکشی و چیزی که میخای بهم نشون میدی که بهت بدم یا از بقیه بگیرم،منم که دوست دارم اقا پسرم رو پای خودش وایسته بهت میگم خودت برو از ....بگیر،زود میری (قربون پسر حرف گوش کنم بشم)اگه بهت ندادن باز میای و منو واسه پادرمیونی میبری.

با خودت تو اتاق با اسباب بازییات بازی میکنی .ماشینتو خیلی دوست داری و ازتوی حیوونات خرس کويلا رو چون بیشتر اوقات میبینم  سوار ماشینت کردیشو داری باهاش بازی میکنی.